جمعه های بهاری با جمعه های بقیه سال فرق دارند. صدای پرنده هایی که بین شاخ و برگ درخت پشت پنجره اتاقم میخونن حس خوبی به آدم میده. بوی بهار نارنج و آهنگ زیبای صدای مادر که گهگاه منو دعوت میکنه که پیشش بشینم و با هم چای بنوشیم. جمعه های نا متعارف بهاری میتونن برای چند روز واقعیت نا متعارف دنیا رو بهت نشون بدن. چراکه میتونی توی موقعیت مکانی خودت حضور داشته باشی و از اونجا بیشتر از گذشته و اینده نامعلومت لذت ببری....
پ.ن:
امروز لاله کمک کرد که توی زمان حال باشم. شاید واسه اینه که دیشب بعد از مدتها واسش فاتحه خوندم و باهاش حرف زدم
پ.ن:
- فکر میکنی بعد از مرگ کجا میریم؟
- پیش عزیزانمون
- مطمئنی؟
- :)
دیگه به هیچی مطمئن نیستم ...