کافه سایه

کافه سایه

همه یادداشتهای من
کافه سایه

کافه سایه

همه یادداشتهای من

سایه 24

http://s1.picofile.com/file/7906710107/IMAG0199_1_1_1_1.jpg


هراسان مسیحیست... که راه صومعه گم کرده باشد.


پ.ن:

- بعدش چی؟

- بعدش فقط تویی و گذشتت...

سایه 23

http://s2.picofile.com/file/7906132896/DSC01100_1_1_1223.jpg



یک فنجان قهوه و چند نفس هوای تازه... همه خواستنیهای من...


پ.ن:

- اینجا رو ببین... یه چیزی واست آوردم

- این چیه؟ چایه؟

- نه. قهوست. قهوه که نه نسکافست...

- چی میگی؟ پس..

- زود بریم تا صبح نشده... بریم تو پاتوق ده بشینیم

- این وقت شب؟ ساعت سه و بیسته... تو که دیشب از پارس سگه خیلی ترسیدی

- قهوه و شعر که باشه... از هیچی نمیترسم. حالا بریم؟

- قهوه و شعر و یه چیزی که امشب هست و نمیدونم چیه... بریم.