یک فنجان قهوه و چند نفس هوای تازه... همه خواستنیهای من...
پ.ن:
- اینجا رو ببین... یه چیزی واست آوردم
- این چیه؟ چایه؟
- نه. قهوست. قهوه که نه نسکافست...
- چی میگی؟ پس..
- زود بریم تا صبح نشده... بریم تو پاتوق ده بشینیم
- این وقت شب؟ ساعت سه و بیسته... تو که دیشب از پارس سگه خیلی ترسیدی
- قهوه و شعر که باشه... از هیچی نمیترسم. حالا بریم؟
- قهوه و شعر و یه چیزی که امشب هست و نمیدونم چیه... بریم.