چهره شبم خراش میخورد وقتی
ضامن بغضم کشیده میشود
و شبم را دو نیم میکند
یکی برای تو...
یکی برای من...
چهره صبحم خراش میخورد وقتی
باید باشی و نیستی
اما من با چره خراش خورده دنیایم میخندم
تو را کتاب میکنم
و تا ابد میخوانمت
حتی اگر نخواهی...
حتی اگر.. ندانی...
پ.ن:
پوشکین شدنت مبارک