به اتوموبیلی که از روبرویم میگذشت زل زدم. از مقابلم که گذشت، پسرکی با چشمهای عسلی و موهای بور از شیشه پشتی به من زل زده بود. چشمم به اینه راننده افتاد و ...
پ.ن:
من درد کشیدم، تو اینو میدونی. اما هرگز تقاص نخواستم.
من غمگینم اما نه فقط بخاطر خودم...
اگر انکار کنی، یعنی منو نشناختی.